افزایش رتبه و محبوبیت سایت در گوگل

مکان‌هاي ارزشمند صفحه وب
معمولا گوشه بالاي سمت چپ سايت از ديد گوگل ارزش بالايي دارد، زيرا به‌طور معمول در کد سايت ابتدا قرار مي‌گيرد. همچنين آخرين سطر سايت اهميت ويژه‌اي دارد. بسياري از سايت‌ها در آخرين سطر سايت، فقط به نوشتن جمله‌اي کليشه‌اي درباره حقوق قانوني سايت اکتفا مي‌کنند. ولي در همان سطر آخر نيز مي‌توان از کليدواژه‌هاي مهم استفاده کرد. بهترين حالت آن است که مهم‌ترين کليدواژه انتخابي شما، هم در بالاي سمت چپ صفحه و هم در آخرين سطر وجود داشته باشد.

وقتي کليدواژه‌اي در گوگل جستجو مي‌شود، گوگل در نتايج جستجو عنوان صفحه و همچنين توضيح مختصري درباره آن صفحه را در نتايج نمايش مي‌دهد. ما مي‌توانيم توضيحي که گوگل نمايش مي‌دهد را با تگ description انتخاب کنيم. البته در گذشته، در توضيح صفحه مي‌توانستيم بر کليدواژه‌ها تاکيد کنيم و در نتايج جستجوي بالاتري قرار بگيريم. اخيرا اهميت اين موضوع کمتر شده است. ولي توجه کنيد که اين موضوع براي کاربران بسيار مهم است و با قرار دادن توضيح مناسب براي هر صفحه مي‌توانيم کاربران را ترغيب کنيم تا در نتايج جستجو، سايت ما را انتخاب کنند. اين موضوع خود مي‌تواند بر بالا رفتن رتبه سايت مان تاثيرگذار باشد. براي واضح‌تر شدن موضوع نگاهي به الگوريتم جديد رتبه‌بندي گوگل بياندازيم.

الگوريتم جديد گوگل در رتبه‌بندي
گوگل جديدا تغييراتي در الگوريتم خود ايجاد کرده است. مسلما جزئيات اين موضوع مشخص نيست. ولي تغيير عمده ايجاد شده، تاثير فعاليت کاربران، بر رتبه سايت است.

الگوريتم رتبه‌بندي گوگل به چهار دوره تقسيم مي‌شود. نسخه اول گوگل از سال 1998 شکل گرفت و تا سال 2003 ادامه داشت. لري پيج، يکي از بنيان‌گذاران گوگل، به اين نتيجه رسيد که معيار رتبه‌بندي سايت‌ها بايد راي ديگران باشد و نه نظر صاحب سايت. او مفهومي با نام PageRank به‌ وجود آورد و پيج‌رنک سايتي بالاتر بود که سايت‌هاي ديگر به او لينک مي‌دادند. اين‌ کار را به ‌نوعي مي‌توان راي دادن به سايت مورد نظر فرض کرد. لري پيج اينطور استدلال کرد که اگر محتواي يک صفحه وب واقعا باارزش باشد، سايت‌هاي ديگر به اين صفحه اشاراه خواهند کرد. بنابرين نسل اول الگوريتم گوگل دوران «حکمراني لينک‌ها» نام گرفت. در آن دوران توجه تمامي صاحبان سايت به لينک‌سازي متمرکز شد. آنها سعي مي‌کردند از سايت‌هاي بيشتري لينک بگيرند تا رتبه بهتري داشته باشند. اين موضوع باعث شد که توجه بر محتواي سايت کمتر شود و علاقه به توليد مطالب باارزش کمتر شود.

در سال 2003 گوگل الگوريتم خود را عوض کرد و تاکيد را بر محتوا گذاشت. هر سايتي که محتواي بيشتري داشت و بر محتوا کار مي‌کرد در نتايج جستجو در موقعيت بهتري قرار مي‌گرفت. البته تاثير لينک از بين نرفت، بلکه تاکيد بيشتر بر محتوا بود و نه لينک. البته دليل اصلي گوگل در تغيير الگوريتم، راه‌اندازي سيستم Adsense توسط گوگل بود. گوگل با اين پروژه اين امکان را به‌وجود آورد که دارندگان وب‌سايت، بخشي از سايت‌شان را در اختيار گوگل قرار دهند تا گوگل بتواند تبليغات مشتريان خود را در آن مکان‌ها نمايش دهد و بخشي از سود حاصل را به دارنده سايت بپردازد. البته تبليغات نمايش داده شده بايد متناسب با موضوع سايت و علاقه کاربران سايت مي‌بود. بنابرين براي گوگل بسيار اهميت داشت که حجم محتويات سايت‌ها افزايش يابد و صفحات کافي براي نمايش تبليغات وابسته وجود داشته باشد. اين تصميم گوگل باعث شد صاحبان سايت‌ها به توليد مطالب کم‌ارزش و با حجم زياد بپردازند و براي اولين بار در سال 2006 تعداد جستجو‌هاي انجام‌شده در ياهو از گوگل پيشي گرفت و گوگل بلافاصله احساس خطر کرد.

در سال 2006 گوگل تصميم گرفت که به استراتژي قبلي خود عقب‌نشيني کند و تاکيد را بر لينک بگذارد. اين رويه تا سال 2010 ادامه داشت تا زماني که سايت‌هايي قدرتمند به‌وجود آمدند که محتواي آنها توسط کاربران ساخته مي‌شد و نه دارندگان سايت. شبکه‌هاي اجتماعي گوناگون و سايت‌هاي به‌اشتراک گذاري عکس و فيلم از اين دسته بودند.

از ماه ژوئيه سال 2010 گوگل الگوريتم جديد خود را به‌کار گرفت تا بهترين نتايج ممکن در هر جستجو در دسترس کاربران باشد. در اين الگوريتم جديد سه عامل تعيين‌کننده وجود دارند که رتبه يک سايت را مشخص مي‌کنند. عامل اول محتوا يا همان مطالبي است که در سايت قرار داده مي‌شود. عامل دوم لينک‌هايي است که سايت‌هاي ديگر به سايت شما مي‌دهند. عامل سوم و تعيين‌کننده که به الگوريتم اضافه شد، ميزان فعاليت کاربران سايت است.

مثال‌هايي از فعاليت کابران سايت، راي دادن به مقالات و مطالب، نوشتن نظر زير هر مطلب و هرگونه اضافه کردن مطلب به محتواي سايت است. البته فعاليت کاربران در جاي ديگري هم نمايان مي‌شود. وقتي کاربران کليدواژه‌اي را جستجو مي‌کنند، 10 نتيجه اول جستجو را مشاهده مي‌کنند. حال اگر درصد زيادي از اين کاربران به‌جاي کليک بر نتيجه اول بر نتيجه دوم کليک کنند، سيستم هوشمند گوگل به اين نتيجه مي‌رسد که نتيجه دوم جستجو به کليدواژه موردنظر مرتبط‌تر است و بنابرين بايد در اولين نتيجه جستجو قرار بگيرد.

رقابت در بسياري از سايت‌هاي فارسي در بهينه‌سازي هنوز به اندازه کافي جدي نشده است. به‌همين دليل در بسياري از کليدواژه‌ها، فقط با انجام بهينه‌سازي در داخل سايت باعث مي‌شود در نتايج اول جستجو قرار بگيريم. در کليدواژه‌هايي که رقابت جدي‌تري وجود دارد، لينک‌ها و فعاليت کاربران اهميت خود را نشان مي‌دهند. بهتر است از هم‌اکنون فعاليت بر اين سه حوزه کليدي را آغاز کنيم و هيچگاه بر يکي از آنها متمرکز نشويم.

لينک‌سازي
لينک‌سازي به فعاليت‌هايي گفته مي‌شود که باعث مي‌شود، سايت‌هاي ديگر به سايت ما لينک بدهند. البته هر لينکي باارزش نيست. بهتر است سعي کنيم از سايت‌هايي لينک بگيريم که PageRank بالايي داشته باشند. پيج‌رنک عددي بين 1 تا 10 است که توسط گوگل به سايت‌ها نسبت داده مي‌‌شود. معمولا سايت‌هايي که پيج‌رنک آنها 4 يا بالاتر است ارزش آنرا دارد که از آنها لينک بگيريم. براي ديدن پيج‌رنک يک سايت مي‌توان از سايت www.prchecker.info استفاده کرد.

نکته مهم در لينک‌سازي آن است که کدام کلمه يا عبارت به سايت شما لينک شده است. مثلا اگر سايتي با عبارت «آموزش بازاريابي» به سايت شما لينک بدهد بر کليدواژه «آموزش بازاريابي» تاثير مستقيمي مي‌گذارد. گاهي مي‌بينيم لينک بر کلمات کم‌ارزش قرار داده مي‌شود. مثلا نوشته مي‌شود: براي شرکت در دوره رايگان بازاريابي اينجا را کليک کنيد. لينکي که به سايت داده مي‌شود بر کلمه «اينجا» قرار گرفته است که ارزشي براي سايت ندارد.

بهينه‌سازي سايت کاري مداوم است
بسياري از دارندگان سايت فکر مي‌کنند بهينه‌سازي کاري مقطعي است و اگر يکبار سايت بهينه شود براي هميشه در اولين نتايج جستجوي گوگل خواهند بود. اين موضوع حقيقت ندارد. براي حفظ رتبه خوب در نتايج جستجو به‌طور مرتب بايد بر سه حوزه مهمي که اشاره شده کار کنيم. محتواي ارزشمند و جديد به سايت اضافه کنيم. به‌ دنبال ساختن لينک از سايت‌هاي معتبر به سايتمان باشيم و کاربران را تشويق کنيم تا تعامل بيشتري با سايت داشته باشند و در ساخته شدن محتويات سايت سهم داشته باشند.